دردفاع از "آگاهی" با معرفی کتاب


"بسیار دشوار است عقاید اساسی  را مشخص کنیم که دست کم بعضی از کسانی که خودشان را فمینیست می دانند با آن مخالفت نکنند. "  
                                                                                                                ویکی راندال

 


" من خودم هیچگاه نتوانسته ام درست بفهمم فمنیسم ینی چه. فقط میدانم هر وقت احساساتی را بیان  میکنم که  مرا از آدمی شل و ول و یا  یک روسپی متمایز می کند به من فمینیست میگویند.  
                                                                                                                 ربه کاوست

 

 

فصل پایانی کتاب " مقدمه ای  بر ایدئولوژی های سیاسی" 1   ترجمه ی محمد قائد به فمینیسم ، اختصاص  یافته است  و در تعریف فمینیسم، بسیار به جا، با گزیده های بالا آغازیده است.

در ادامه و پس از توضیح مشروح بلاتکلیفی های مختلفِ فمینیسم ها و عدم وجود اتفاق نظر، و وحدتی عام در بین فمینیست ها، به ارائه توضیحاتی درباره ی  انواع فمینیسم ، تاریخچه و چگونگی پیدایش ، نویسنده گان برجسته ی مکاتب مختلف فمینیسم، تفاوتهای نظری ،عملی و اعتقادی پرداخته و  در نتیجه گیری با جمع بندی کلی ،بحث را پایان می دهد.

طبیعتاً فصل پایانی یک کتاب 9 فصلی 349 صفحه ای که به ترتیب به ایدئولوژی هایِ سیاسیِ لیبرالیسم، محافظه کاری ، سوسیالیسم ، دموکراسی ، ناسیونالیسم ، فاشیسم ، زیست بوم گرایی و فمینیسم پرداخته است ، نمی تواند فصل الختام جامع و کامل و بی برو برگرد و مطلقی تلقی شود. اما برای افراد علاقمند به دانستن درباره ی فمینیست ها و فمنیسم ها ، عقاید  و آراء و تفاوتهایشان می تواند بسیار مفید و کارا باشد.

پرداختن به تفاوتهای مکاتبی از قبیل ؛ فمینیسم لیبرال اولیه ، فمینیسم سوسیالیستی ِ تخیلی (آرمانی)2 ،فمینیسم مارکسیستی ، گرایشات فمینیستهای کلیسایی ، فمینیسم رادیکال ، فمینیسم لیبرال موج دوم ، فمینیسم خانواده گرا و زن گرا و پست مدرن و ... در این کتاب ، می تواند عصای دست منتقدان و چراغ راه علاقمندان به مبحث فمینیسم باشد. به ویژه برای مخاطب ایرانی که عموماً درک روشنی از مقوله ی فمینیسم ندارد، همه را در یک کاسه ریخته و به یک چوب می راند. نقد اگر می کند ، نقدش بیشتر رنگ و بوی تفکر سنتی و غیرت و تعصب می دهد و  طرفداری اگر می کند ناخودآگاه رادیکال می شود! هر چند این رادیکال شدنش هم دلایل مشخص خود را دارد.

حرفم اینست ما همچنان به آگاهی های بسیاری نیازمندیم. برای احقاق حقوقمان ، برای فمینست بودنمان ،برای آنکه سرمان کلاه نرود و البته برای انتقاد های به قول معروف سازنده مان.

 


 

1. رابرت اکلشال و دیگران - ترجمه محمدقائد - نشر مرکز - 1385


2. utopian socialism


بی ربط نوشت :


- همزمان نمایشنامه ی "رقص مادیانها" ی محمد چرمشیر با اقتباسی از نمایشنامه ی "یرما" اثر لورکا ،خوانده شد که فوق العاده بود. :)


- فیلم midnight in paris فیلم خوبی بود اما طبق انتظارم خیلی هم خاص و خفن نبود.

- فیلمهای eat pray love  و  killing me softly از جهت پیام اخلاقی خوب بودند!

- فیلمهای crash ,  pulp fiction , forrest gump آنقدر خوب بودند که برای بار دوم ببینمشان.

-shame  یک فیلم آسیب شناسانه بود با نگاهی به ارتباط تنهایی بشر و معضل اعتیاد.

نظرات 19 + ارسال نظر
ققنوس خیس یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ب.ظ

تصویری که من از فمینیسم تو ایران دارم، شبیه تصویریه که شاهین ارائه می ده؛
فمینیست مردونه! حق زن میشه بازیچه! فالاچی با دامن مینیژوپ و سبیل نیچه!!!
چون روی این بحث بعضی از دوستان حساسند و من هم مثل جوونی ها حوصله جدال و جدل رو ندارم! بنابراین به همین اکتفا می کنم :)
....
فیلم هایی رو که دیدی هم دیدم!
با نیمه شب در پاریس عشق کردم! یه نوستالژی ادبیاتی... به قول مجری اسکار، انگار وودی جوون شده بود!
فارست گامپ هم که جزو محبوب های منه! تو کل تاریخ سینما.
داستان های عامیانه و کرش هم از نظر ساخت و تدوین فوق العاده اند!
بقیه هم که چیز خاصی ندارند... ضمن اینکه پیام اخلاقی توی فیلم دیگه چه جورشه؟؟ !!!

دقیقا به دلیل کم آگاهیه که فمینیسم هم ظاهر و باطنش مردونه میشه حتا!

نیمه شب در پاریس فیلم خیلی خوبی بود اما من بعضی از کارهای دیگه ی وودی جون رو بیشتر پسندیده بودم! مثلا به نظرم what ever works خیلی جالب تر از این بود.

پیام اخلاقی میتونه هدفی باشه که فرهنگ و ارشاد اسلامی از تهیه ی یک اثر هنری در نظر داره!!!
اگه فلان کار رو انجام بدی سوسک میشی!
تو این فیلمها مثلا : اگه شوهرتو ول کنی ممکنه آرامشت خدشه دار بشه!(اینا رو خودمم قبول ندارم)

محمدرضا یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:29 ب.ظ http://www.mamrizzio.blogfa.com/

ترجمه های قائد، شسته رفته، پاکیزه، هدفمند هستند.
این کتاب رو فکر کنم دوستان باید مطالعه کنند که حداقل شناسایی اندکی با زمینه و زمانه ی انواع اندیشه های سیاسی داشته باشند.(کار امثال من هم کمی راحت میشه توی بحث!)

از میان افلام!(جمع فیلم) معرفی شده پیام اخلاقی ها رو ندیدم پیام بازرگانی ها رو دیدم!
اما اون سه فیلم فوق العاده هستند و از این بابت خوشحالم که سلیقه ی خودم هم هست! کرش رو شیش بار دیدم!

ترجمه ی خیلی خوبیست. هنوز در هیچ جای آن به جمله ی گنگی برنخورده ام.

لایک به پیام بازرگانی!

کرش را 6 بار دیده ای؟! یا خدا!!!ب
ه یاد ندارم فیلمی را بیشتر از دوبار دیده باشم! به هر حال فیلمی بود که ارزش بیش از یکبار دیدن داشته باشد.

محمدرضا یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.mamrizzio.blogfa.com/

من یه لیبرال ِ فمینیست هستم
تصور کنید میزان حجم فحش هایی که در این مملکت نصیبم میشه!
تو روحت پی ام سی!

بله ناسزاهای بی شماری با عشق تقدیمت می شود!
مخصوصا وقتی در محافل مدام به جای اینکه آراء و نظراتت را بگویی و تصمیم گیری در مورد جهت فکری ات را به مخاطب واگذار کنی بگویی : من لیبرال و فمینیستم و فلان و بهمانم!

کدام روح؟!

نیاز یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:48 ب.ظ

فارست گامپ و میدنایت عالین عالی ی ی ی
و اما فمنیست زنان ما بیشتر از یک مکتب به آگاهی نیاز دارند اندرباب شناخت خویشتن و تربیت مردان در دامن

تربیت مردان نکته ای است که من شدیدا بهش اعتراض دارم!
سالهاست که زنان مردان را بد تربیت کرده اند! واقعا نمیدانم چرا؟ اینکه پسر پدر را الگوی رفتارهای خود قرار میدهد به نظر من 50% قضیه است و 50% بقیه اش همان قدرت دامان مادر است! اگر مادران بهجای ناز پرورده کردن پسرانشان کمی از اثرات عدالت و تبعیض برای پسران گرامی شان میگفنمد وضع ما خیلی بهتر از این بود.

درخت ابدی یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:55 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

هرچی که بچسب بخوره مشکل‌ساز می‌شه و بعد از یه مدت هم تبدیل می‌شه به فحش ظاهرا مودبانه.
shame رو یادم نیست دیدم یا نه. جدا از فیلم‌های اخلاقی هم، بقیه‌شون رو دوست داشتم. البته، دو تا فیلم به اسم تصادف وجود داره که اون یکی‌ش مال کروننبرگه و عجیب-غریب هم هست.
کتاب رو هم ایشالا می‌گیرم.

دقیقا فمینیست در ایران الان بیشتر تبدیل به یه برچسب شده حتا با بار منفی بیشتر از برچسب لیبرالیست! محض همینه که توصیه میکنم بهتره همه درباره ی این برچسب ها خوب مطالعه کنندو به شنیده ها اکتفا نکنند برای نظر دادن در باره ی فمینیستها!

بله پوستر اون یکی کرش رو هم دیدم اما خودش رو ندیدم. این یکی امتیازش تو سایت IMDB خیلی بیشتره.
SHAME زندگی مرد کارمندی رو نشون میده که در زندگی پر از تنهاییش به روابط خاک بر سری (!) بی حد و حصر رومیاره! و به نظر میرسه ازین وضع به شدت در رنج و عذابه!

کتاب هم ایشالاه ایشالاه!

مرمر یکشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ http://freevar.persianblog.ir

به نظر من تاریخ دو قرن فمینیسم، انقیاد زنان و در آمدی جامع بر نظریه های فمینیستی به اندازه مفید و کافی خوب هستند برای بالا بردن آگاهی زنان و مردان نسبت به مفهوم فمینیسم و فمینیست!

متاسفانه جامعه ما مشل بزرگی در فهم این واژه داره چه مردان چه زنان!

میدنایت این پاریس رو دیدم، زیادی فلسفی بود انگار! یا دوستان من موقع نقدش دوست داشتن این طور نشون بدن، ولی برای من یه مفهوم خوب داشت= همه ما حسرت گرشته و نوستالژیک رو میخوریم و فکر میکنیم گذشته بهتر بود، و نسلهای قبل ما هم فکر میکردی قبل تر از خودشون خوب بود اما حقیقت اینه که باید در جال زندگی کرد که موفق شد و لذت برد

دوتای بعدی رو ندیدم که ببینم پیا اخلاقی دارند یا نه؟
فارست گامپ فیلمی بود که من وارد دنیای سینما و فیلم بین حرفه ای شدم و حیف که چهارساله کنار گذاشتم و الان صفرم! فارست گامپ فیلمیه که 4-5 بار دیدم و سیر نمیشم!
کراش هم دوست داشتنی بود با یه عالم پیام انسانی!
شرم رو هم ندیدم!

آفرین به مرمر خانوم که این کتابها رو خوندی. خودمن تازه شروع کردم به مطالعه ی اصولی درین زمینه و کتاب حاضر چون دم دستم از همین جا شروع کردم.
بسیار مشتاقم به خواندن " انقیاد زنان" جان استوار میل عزیز!

والا به نظر من که ،"نیمه شب در پاریس" خیلی هم فلسفی نبود و من هم دقیقا همین برداشت تو رو داشتم. این قضیه خیلی به شادمانی آدمها میتونه کمک بکنه اگه باورش کنند.

چهار ساله کنار گذاشتی؟!!!! چطور تونستی؟! خیلی سخته... امیدوارم زودتر برگردی به دنیای فیلم. به نظرم فیلم دیدن جزئی از زندگیه!!!

محمد رضا ابراهیمی دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:42 ب.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

خسته نباشی
ترکوندید از فیلم دیدن و کتاب خوندن.
باید دونست که حرف برای گفتن داشت.

سلامت باشی رفیق

بی کاری است و تنهایی و عدم امکانات رفاهی - تفریحی! و هزار درد و مصیبت دیگر...چه کنیم دیگر؟ کار دیگری از دستمان بر نمی آید!

بله باید دونست ! پس پیش به سمت و سوی آگاهی....!

مترجم دردها سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:40 ق.ظ http://fenap.blogsky.com

سلام

مدتها دنبال نسخه قدیمی اش می گشتم که سال گذشته نشر مرکز چاپش کرد و کار ما آسوده شد !

البته من این کتاب را خواندم و دست بر قضا فصل فمینیسم اش را بیشتر دوست داشتم.همساده در کنار این کتاب و فصل مربوط به "فمنیسم" اش،چند کتاب ساده خوان دیگر پیشنهاد می کنم.

1) کتاب "نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر" ،نویسنده :جرج ریتزر،مترجم:محسن ثلاثی،نشر:علمی
و یا
کتاب "نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر و ریشه های کلاسیک آن،تالیف جرج ریتزر،مترجم:شهناز مسمی پرست،نشر ثالث
البته فصل مربوط به "فمنیسم" را دو نفر از زنان اهل فن نوشتند و انصافا هم خوب نوشتند.

در میان اندیشمندان طونی کتاب "نظریه های متاخر جامعه شناسی" تالیف:حمید رضا جلائی پور هم خوب است.نشر نی

جالب این جاست که باقی کسانی که در ایران در مورد نظریه های جامعه شناسی نوشتند،یا اصلا ً به فمنیسم اشاره ای نکردند یا بی نهایت ناچیز بوده ست،تو گویی چنین نظریاتی - که تا این حد هم قابل اعتنا هستند - وجود ندارد !

کتاب ساده خوان دیگری هم که به ذهنم می رسد کتاب "جامعه شناسی زنان " هست که آن هم توصیه می شود.

کتاب های نشر "شیرازه" هم که جای خود

درود
چاپ اولش گویا سال 75 بوده. کتاب من چاپ سال 85 هست!

چه دست بر قضای جالبی! راضیم ازت مترجم!

بله قبول دارم که نسبتا سخت خوان بود این کتاب لذا پیشنهادات مرمر و شما رو یادداشت کردم برای مطالعات بعدی . با سپاس ا معرفی ها.

با توجه به عدم درک چیستی فمینیسن ، نوشته های ایرانیانی که درباره ی این موضوع نوشته اند بعید نیست همچین ویژگیهایی داشته باشد.

فرزانه سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:38 ق.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
فلسفه سیاسی لازم شده بودی این بود ! باید کتاب خیلی خوبی باشد که قائد انتخاب کرده برای ترجمه این طور هم که می گویی تکلیف را با چند تا ایسم !! روشن می کند . فبهالمراد

فمینیسم فکر می کنم فقط دارد لگد می خورد و بیشتر هم از طرف کسانی که نفهمیده اند آن را.
بنابراین هر چی بگوییم کم است.

از فیلم هایت نیمه شب در پاریس و پالپ فیکشن و کرش و فارست گامپ را دیده ام و پسندیده ام .
ضمناً بعضی فیلم ها هست من 18 بار دیدمشان باز هم ممکنه بخواهم ببینم .

سلام از ماست خانوووم

فرزانه جان کتاب خیلی فبها المرادیست در کل. اسم فصل اولش " عرصه ایدئولوژی" است . یعنی با توضیحات مبسوطی درباره ایدئولوژی و تاریخ پیدایش شروع میکند.
البته دوستان گوشزد کرده اند که این "تاریخ اندیشه" است!

وری پوور فمینیسم!!!

دارم فکر میکنم چطور میشه یک فیلم رو 18 بار دید؟! انصافا کار سختیه برای من!

امید چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:21 ق.ظ http://andishe-pooya.blogfa.com/

- در مورد میدنایت این پاریس کاملا همنظریم . هیچ چیز خاصی در این فیلم که شایسته دریافت اسکار باشه ندیدم . نه پیامش حرف خفنی بود نه بقیه چیزهاش به نظرم .

- پالپ فیکشن بامزه است . کلا فیلم های کمدی - جنایی رو دوست دارم . نمونه دیگرش snach و very bad things و اثر به گمان من خارق العاده In Bruges

- Crash که مخلصش هستیم . یکبار هم اسکار به مضمون داده شد :)

- فمینیسم رو والا ما نفهمدیدم که چی هست خلاصه ... میگن که فمینسیت های رادیکال لزبین می شن ! ... خوب بشن ! ... ما که به بخیل نیستیم :)

فکر میکنم نباید زیاد انرژی صرف بحث های مطرح در جوامع روشنفکری غربی کرد تا زمانی که حکم سنگسار و سقط جنین و دیه و ارث و طلاق و نشوذ و صیغه و ... توی قوانینمون هست . همه شاخه های فمینیسم فکر می کنم مشترک باشن در طرد این چیزها ... کاری که باید دخترانی ایرانی که خودشون رو فمینیست میدونن به نظر من بکنن بردن این پیام های ساده و اولیه به جنوب شهرها و روستاهاست ... دو صد گفته چون نیم کردار نیست :)

- خب خداوکیلی فیلم بدی نبود اما چیز خیلی خاص و منحصر به فردی هم نداشت!

- از snach با بازی برد پیت یه فیلم جنایی- کمدی کامل درومده . من که خیلی پسندیدم.فیلم دوم بنظر آشناست هردوتای دیگه رو یاداشت میکنم چون بدم نمیاد از کمدی- جنایی به قول شما!

- بلی فمینسم های رادیکال بعضا اینجوری میشن! اینم یه مدل از همون مدلهاییه که تو کتاب نام برده شده!

- با حرفت درباره طرد این معضلات توسط همه شاخه های فمینیسم موافقم ، اما متاسفانه خیلی از دخترهای ایرانی که خودشونو فمینیست میدونن به علت عدم آگاهی درست در گیر یه سری ظواهر اون میشن و ازون رسالت اصلی باز می مونند و این قصه سر دراز دارد...

ترنج چهارشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ق.ظ http://femdemo.blogfa.com

با ضرورت وجود مولفه "آگاهی" بسیار موافقم مهربانو. یعنی با کلیت پست موافقم اما با جوابی که مشخصا به ققنوس داده شده موافق نیستم. فمینیسم رادیکال که حالا می تونه به نوعی بروز ظاهری مردانه (منتقدم به این صفت) داشته باشه، صرفا یکی از انواع فمینیسم هست و نه همه آن. و اینکه کلا فمینیسم شکل گرفته که تقسیم بندی های دوقطبی مردانه/زنانه - زمخت/ظریف و ... رو به چالش بکشه. بعد دوستان دارن با همین چوب می زننش؟ ج ا هم که همینو میگه رفقا!

ترنج عزیز اتفاقا هدف من ازین پست همینه که بگم همه ی فمینیسم این نیست. بر اساس اصل بر هم زننده ی همین دوقطبی هایی که گفتی چند دسته فمنیسم بوجود میاد که یکی از اونها استراتژی مذکرمحورانه ای اتخاذ میکنند و زنان را تشویق میکنند به برگزیدن صفاتی که به طور سنتی به مردان نسبت داده شده! این تقریبا عین جمله ی کتاب بود ! و همون تعبیر فمینیسم مردونه که واقعا وجود دارد و نمیشه نادیده گرفتش.
ج ا هم که اینو میگه برای تمسخر و تضعیف جنبش فمینیسمی که معترض هست به تبعیض های موجود در ایران.
حرف من اینه که نباید همچین گرایشاتی که فقط ظاهر قضیه است مانع از برهم زنندگی اون دو قطبی هایی تبعیض آمیز بشه که اصل قضیه است.

مرمر پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:16 ق.ظ http://freevar.persianblog.ir

از اونجایی که من بچه راستگویی هستم باید اعتراف کنم که فقط انقیاد زنان رو کامل خوندم و البته دو بار بخش اولش که مهمتر هم هست دومیش یه ک یه جوریه

دو کتاب دیگه رو به طور خلاصه در وبلاگی که گروهی میچرخوندی و کتاب خلاصه میکردیم خوندم. الان دو ساله که از فعالیت افتاده اما ارشیوش هست

www.taazegi.blogfa.com


و اما در مورد مید نایت این پاریس خیلی از دوستان من که خیلی حرفه ای فیلم میبینند و به قولی مطالعاتشون هم بالاست استنباطهای فلسفی که من سر ازش در نمیارم میکنند! والله شاید این هم ادای روشنفکری باشه نمیدونم والله! ولی فکر میکنم باید نقدهای انگلیسی این فیلم رو خوند!

صذاقتتو عشقه آبجی!

همین قدر مطالعه هم خیلی خوب می تونه آدمو جلو بندازه.

بله با گروه تازگی آشنا هستم و افتخار آشنایی با چندتا از اعضا رو هم پیدا کردم. واقعا حیف که دیگه فعالیت نمی کنند.

نقد های انگلیسی رو هم بخون و برای ما هم تعریف کن. اما من حدس میزنم در این حدش ادای روشنفکری بوده احتمالا!!!

محمدرضا پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.mamrizzio.blogfa.com/

به مهرگان و مرمر عزیز:
وودی آلن بسیار آدم سهل و ممتنعی ست. فیلمهایش هم شبیه خودش است. رندانه سعی می کند ما را بازی بدهد و فهم و تفسیر خودش از جهان را که مخلوطی از امید و ناامیدی ست در قالب گفتار و تصویر به ما ارائه بدهد. تلاشی برای منطقی بودنش نمی کند و ذهن ما را هم اذیت نمی کند
نیمه شب در پاریس یک ملودرام و فانتزی بود. ملودرام را که همه می دانند. فانتزی اش هم بازیگوشی در تاریخ هنر قرون اخیر اروپا و اتفاقا اطلاعات جالبی هم برای علاقه مندان هنر داشت
وودی آلن فیلسوف نیست فیلمهایش هم فلسفی نیست مثلا مثل برگمان و تارکوفسکی و یاسوجیرو اوزو.
این بود فهم من و انشای من درباره ی وودی آلن!

ایول!انصافا انشای خوبی بود. من بهت نمره ی 21 رو میدم !

البته اتفاقا ذهن رو اذیت میکنه خیلی ! چون همه درگیرن فک میکنن الان چه خبره ! منظورش چی بود ازین دیالوگ یا ازون حرکت و یا اون تصویر خاص...

مرمر جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:14 ب.ظ http://freevar.persianblog.ir

محمد رضا چون قبولت دارم میرم میزنم تو گوش اون دوستام که انقدر مضامین فلسفی در نقد فیلم دادن که من احساس نا امیدی کردم که چرا نفهمیدم فیلم انقدر فلسفیه:)))

مرمر جون حالا یه کم خشانت قضیه رو کمتر کنی ایرادی نداره ها!

میله بدون پرچم جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:59 ب.ظ

سلام
من هم اون فصل مربوط به کتاب ریتزر را توصیه می کنم که محمدرضا مترجم دردها گفت... اون فصل خیلی عالی بود و البته کتاب به طور کل کتاب خوبیه و از منابع کارشناسی ارشد جامعه شناسی است برای نظریه ها ...

مهرگان جمعه 20 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:38 ب.ظ

سلام میله ! خوبی ازین ورا! :)

پس به قول خودت کتاب ریتزر 2 رای !
.......................................................


برام جالب بود هیچ کس هیچ اشاره ای به" رقص مادیان ها"ی چرمشیر نداشت!!!ا
حتمالا هیچ کس نخونده این نمایشنامه رو!
شاید هم لازم بود این پست تبدیل به سه پست بشه!
شاید هم لازم باشه بعدا یه پست رو به اون نمایشنامه اختصاص بدم!

ترنج شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ق.ظ http://femdemo.blogfa.com/

"همچین گرایشاتی که فقط ظاهر قضیه است"... هنوز به این جمله نقد دارم. ظاهر قضیه نیست. یک سبک، روش یا دیدگاهه که می تونیم قبولش داشته باشیم یا مدل دیگری رو ترجیح بده؟!

آهان! الان شد : "یا مدل دیگه ای رو ترجیح بدیم!"
این رو هستم. ینی بستگی داره به خودمون و اهدافی که در فمنیست دنبال میکنیم.
نقد من به پز ظاهر مردانه است ، که در افکار عموم شبه ایجاد میکنه. متاسفانه افکار عموم درکی از مبارزه با دوقطبی ها نداره ترنج!
یه ظاهر مردونه میبینه ، فک میکنه فمینیست ینی یه دختر سیبیلو!

میله بدون پرچم یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ب.ظ

سلام
اتفاقاً من زیاد میام
شاید هم چهار پست
نخوندم...رقص مادیان رو می گم

سلام
پس میله رو هم بذاریم تو لیست خوانندگان خاموش؟!!!

گویا هیش کی نخونده اینو. یه کم بگذره یه پست میذارم در باره اش. واقعا ارزشمنده

آنا دوشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:25 ب.ظ

۱. همه ی فیلم ها رو دیدم و از این بابت خوشحالم
میدنایت که بی نظیر بود نوستالژی های ادبیاتیش ... از اون فیلماست کع هر بار مثلن هر دو ماه یه بار می بینم فضاهاشو دوس دارم . یه پست هم همون موقع ها ازش گذاشتم
۲. از فمینیسم زیاد خوندم اما اینو ندیدم و فکر کنم باید بخرمش

- چه خوووب ! خیلی خوشحالم که همه رو دیدی.

- خب این خیلی تخصصی به فمینیسم نپرداخته. فقط یک فصل داره. خیلی عالیه که خیلی خوندی. باید اشراف داشته باشیم به این حکایت مثل نسخه ی دکتره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد