جا مگرک

فکر میکردم در شهرستان های کوچکی که زمان به مهمان بازی یا نوستالژی بازی میگذرد فقط، اقامت بیش از دو روز سخت باشد، حالا که دو روز است در یکی از شهرستان های فارس  نوستالژی بازی و مهمان بازی با فامیل دور  به پایان رسیده و در کنجی ملول و کلافه با خودم خلوت کرده ام به این نتیجه رسیده ام که من  آدم یکجا نشینی نیستم.

و مادربزرگ از دنیا رفته ام چه خوب و به جا با لهجه ی دوست داشتنی بوشهری اش بمن میگفت: "جا مگرک!"

 جامگرک به کسی میگویند که یکجا آرام نمیگیرد و دایما در حال جابه جا شدن است...

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 23 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 11:29 ق.ظ

سلام
وب بسیار زیبایی داری



خوشحال میشم به من هم سربزنی...
www.takgem.ir

بیژن جمعه 23 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 02:50 ب.ظ

سلام
البته که در جمع، سبکی تحمل ناپذیر هستی کمتر حس میشه؛ اما نباید پایه‌های آرامشمون رو بر روابط ناپایدار انسانی بنا کنیم. اگه اشتباه نکنم در فیلم مخمصه بود. رابرت دنیرو به دوستش گفت: هیچوقت اینقدر به چیزی دل نبند که نتونی ظرف بیست ثانیه ازش دل بکنی...میدونم سخته؛ ولی شدنیه...

درخت ابدی دوشنبه 26 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 05:06 ق.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام
خب راست گفته
یه جای نشستن هم بگذار

میله بدون پرچم شنبه 22 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 02:15 ب.ظ

سلام بر رفیق قدیمی
من هم با کمی تاخیر نامگذاری مادربزرگ را تایید می‌نمایم. یادش گرامی و روحش شاد. این قدیمی‌ها گاهی در خشت خام چیزهایی می‌دیدند که ما در آینه نمی‌دیدیم.
البته من هم مدتی است که در خشت خام می‌بینم پیر شدم دیگه یه دور دیگه وبلاگ‌نویسی رو رها کنی و بری و بیای می‌بینی دیگه خلاصه از بس خشت خام دیدیم از دنیا رفتیم

مهرداد جمعه 5 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 08:35 ق.ظ http://ketabnameh.blogsky.com

سلام
چقدر دیر رسیدم
یک سال شد
عجب دنیاییه
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد