آن دیو سپبد پای دربند...

 

باورم نمیشه رفقا! این دفعه عازم دماوندم!!!  

بیایید همگی با هم دعا کنید که بتونم یه صعود باورنکردنی اونم از ضلع غربی کت و کول آن غول سپید پای دربند داشته باشم! بلکه یک آرزوی دست یافتنی دیگه هم برآورده بشه! 

یکسال پیش اولین صعودم رو از ضلع جنوبی علم کوه شروع کردم.با وجود مشکل ارتفاع زدگی ای که از ارتفاعات 4000 متر به بالا باهاش دست به گریبانم ،تقریبا سینه خیز خودمو رسوندم به قله و این اولین صعود  به دومین قله ی بلند ایران با 4850 متر ، هم برای خودم هم برای سایر رفقا باورنکردنی بود!  

 

با این احوال یقینا با سختی بیشتری در دامان دماوند یخ بسته ای که نفسش بوی تند گوگرد میده روبرو خواهم بود!  

سرمای اونجا حداقل  10- درجه است ،ارتفاع قله ۵۶۷۱ متره، باد و کولاک پدر دربیاری در راهه و دماوند با پراکندن گاز گوگرد از فاتحانش پذیرایی میکنه! 

 

کمتر از 24 ساعت مونده به آغاز سفر دماوند در  حالی که یکی دو هفته ی اخیر ، روزهای تیره ای از سر گذروندم ، بعد از مدتها دور شدن از آرزوی مرگ ، بدم نمیاد که از این سفر ویژه هرگز برنگردم و گرفتار دست آن دیو سپید پای دربند بشم! 

وقتی خبر ناپدید شدن اعضای باشگاه آرش در  کوهستان برودپیک  رو شنیدم اعتراف می کنم که واقعا بهشون غبطه خوردم. 

 

مرگ در کوهستان سخت اما با شکوه به نظر می رسه... 

دغدغه ی نسیان !


1.فیلمهایی که در نیمه دوم سال گذشته در سینماهای تهران  دیده ام :

پذیرایی ساده ، آینه های روبرو  ، دهلیز ، زندگی خصوصی آقا و خانم میم ، بی خود و بی جهت.


2. نمایشهایی که  در نیمه دوم  سال گذشته دیده ام :

راهزنان ، پلکان ، هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک ، مرده ریگ ، برهان .


3. فیلمهایی که از ابتدای سال 92 در سینماهای تهران دیده ام ؛

تهران 1500 ،پله آخر ، قاعده تصادف ، حوض نقاشی ، برف روی کاجها ، گذشته (le passé) .


4. نمایشهایی که از ابتدای سال 92  دیده ام ؛

اُدیپوس ، دیگر کدام یک از ما زندگی کردن را دوست دارد؟ ،خانه ی سربی ، مرد بالشی


خوشبختانه به جز  " دهلیز " ، "راهزنان" و "هفت شب با مهمان ناخوانده ..." برای دیدن بقیه تنها نبودم و خوشبختانه خوب یادم هست که هر کدام را با چه کس یا کسانی همرا بوده ام!


نتیجتا اینکه :
هی رفیق! شما اسمش را بگذار فخر فروشی ، اما  نوشتن اینها برای من از دغدغه ی نسیان آب می خورد! ... :/