نه اونقدرا تمکن مالی دارم و نه پس انداز هنگفتی، اونقدری هست که دخل و خرجم رو با هم تطبیق بدم پس با این اوصاف این حدس که تو این مدت، مسافر بلاد کفر بودم و دور دنیا رو وجب می کردم ، کاملاً غلطه!
کره ماه هم نبودم... چی کار دارم اونجا؟! همین زمین گرم خودمون که بهش چسبیدیم چشه،مگه؟!
هنوز خونه ی خودمم! این به این معنیه که خونه ی بخت هم نرفتم و در گیر مکافات های قبل و بعد مراسمات مسخره و دیوانه کننده "خانه ی بخت!!!" هم نبوده ام!
خرسندم ازینکه بگم مشکل افسردگی هم درکار نبوده! اتفاقا با یافتن دوستی بهتر از آب روان فرصت این یکی رو اصلن نداشتم!!!
بعد از فتح غرورآفرین دماوند ، کوهنوردی هم به مدت 6 ماه تعطیل شده بود.:/
بازداشت؟ بازجویی؟! نه رفقا خوشبختانه امسال ازین نمونه بحرانها نداشتم ، گزینش عقیدتی سیاسی که در انتهاش یه تذکر کوچولو به حجاب باشه هم که اصلا حساب نیست!خانوم گزینشی عزیز خودشون فرمودند که تعهد گرفتن در شان من نیست!
مهاجرت؟! نه داستان مهاجرتی هم درکار نبوده، بجز یه اسباب کشی مختصر و جزئی از فلان منطقه به فیلان منطقه شهر! اون زبان خروسها رو هم محض کلاس گذاشتن و فخر فروشی به شما دوست عزیز ،در محافل مختلف فخیمه، دارم یاد میگیرم!:))
خلاصه و لب کلام اینکه مطالعه پیرامون شغل ، میتونه آدم رو از وبلاگنویسی دور کنه به همون اندازه که مطالعات لذت بخش و فرح انگیزِ "متفرقه" به وبلاگنویسی ترغیب !
و من دراین مدت مجبور به مطالعه پیرامون کار کذا بوده ام!همین. و آمده ام که دوباره بمانم .
به به چشم ما روشن!
مطالعه درباره شغل
چشم و دلتون روشن آبجی
بلی. بلی ...
سلام
بیشتر روی نوشته هات کار کن. کیفیت نوشتاری پایین اومده و علامتهای تعجب زیاد شده. طنز اگر توی نوشته هست به واسطه ی طنز بودنش باید شناخته بشه نه بولد کردن و علامتهای تعجب متعدد.
البته در مجموع احوالاتت رو درک میکنم چون خودمم در محیط کاری...اما تو همیشه خوب مینوشتی برگرد به خودت
جل الخالق مطالعه پیرامون شغل ! پس اون اسپندهای روی آتیش کجایند؟
امان از درد مجبوری...شرمنده ایم به مولا!
اسپندها هستند منتها فعلا زیر پوستی آروم و قرار ندارن!
اما بنظر نمیرسه که بی قراریشون زیر پوست بگنجه!
من فکر میکردم ازمون دکترا داری
دکنرا!!!؟
نه جانم ... نه متاسفانه.... کو تا دکترا؟!
سلام
سلام
رسیدن بخیر
نه به اینکه اصلا نیستی نه به اینکه حالا که اومدی ترکوندی از مطلب.
مشغول باشین مشغول باشین
علیک سلام بر زنبور وبلاگستان

یک مدت که نباشی خود بخود احساس ترکیدگی میکنی!
بدون شما وبلاگستان صفا ندارد ها!