خدا نصیب گرگ بیابان نکند! بعد از دوسال دچار سرماخوردگی خنسی شده ام.
آخرین بار یکی بود، که نبود! که رفته بود پی خوش گذرانی. که بعد از آن بکوب بخواند برای ارشد ام بی ای!
آخرین بار همکاری بود که با همه ی ویژگیهای غریبش دستم را بگیرد و کشان کشان ببرد برای آمپول و سرم زدن و بهبود یافتن!
آخرین بار یکی بود که وقتی از سفر برگردد به جای دلجویی بگوید : " ای بابا! زن! تو که همش مریضی!" که حالا با یادآوری این مدل خاطرات از خودم بپرسم چطور میشود چنین آدمی را دوست داشت؟!!!
این بار نه این است و نه آن!
این بار در عوض دوستانی هستند که با وجود همه ی مشغلات روزمره شان ساعتی برای دیدار و گپ و گفت اختصاص دهند که با تمام خستگی به شوق دیدارشان این تن له و کوفته را بعد از یک روز کاری بکشانم به سر قرار!
دیدن دوستانی که از هم صحبتی شان لذت میبری و می دانی که قدری بیشتر از همکارانت از مغزشان کار می کشند.دوستانی که مسئولیت اجتماعی خود را درست درک کرده اند. آدمهایی که تعریف درست تری از فایده گرایی دارند. نه تعریف حاکم بر ذهن او که بود و او که نبود!
برو بچز، لیلون عابدین بیمار داره میره الوند! میگن سرده خیلی! برنگشتم حلال کنید خلاصه!!!
خدا بد نده.. خب نره الوند! دختر بیکاری ها!
توضیح و تفسیر خیلی از کارهایی که بعضی از ما انجام میدیم برای دیگران خیلی مشکله!
بعضی وقتها قضای حاجت در حوزه ی عمومی بسی ارزشمندتر و بهتر از قهوه ای کردن دیگران در حوزه ی خصوصی ست.
آفرین به همتت...
ما که حلال کردیم. ;)
مام که باز برگشتیم!!!!
اگه سالم برگشتی، آرزو میکنیم که تا دو سال دیگه سرما نخوری!
امیدوارم خوش بگذره و چشممون به سفرنامهت روشن شه.
به قول شیرازی ها قربون دهنت درخت! متنفرم از سرماخوردگی و گلودرد
خلاصه سالم تر از قبل! سرو مر و گنده برگشتیم مریضی هم روش کم شد و رفت پی کارش!
وبلاگ ما با دستور مقامات عدالت خواه اسلامی ، حذف شد .
ما دوباره می اییم و می نویسیم ، از فقرو فلاکت و فحشا دولتی و بیکاری و اعدام و زندان و شکنجه و تجاوز و دزدی و اقازاده بازی و بازار ازاد اسلامی و خون شوری های حاکمان مسلمان می نویسیم ،که مدعی عدالت در نظام مقدس و مظلوم اسلامی و نماینده خدا روی زمین هستند ..
ما می نویسیم و افشا می کنیم ، رابطه دین و سرمایه را می شکافیم ، رابطه اعدام و زندان و شکنجه را با دولت و بازار ازاد بطور کلی و بازار ازاد اسلامی بطور مشخص به چالش می کشیم .
از اعدام های سالهای 60 , 67 از قتل های زنجیره ای از قتل زهرا کاطمی ها ، امید میرصیافی ها ، هدی صابر ها ، از جنایات مخوف و تجاوز جنسی برای شکستن مقاومت در کهریزک می نویسیم از زندان ها و بازداشتگاه های مخفی و زیر زمینی حاکمیت اسلامی می نویسیم از زندان ابوغریب و گوانتامونو و اعدام در ینگه دنیای غارتگر می نویسیم ، ما می نویسیم ..
ای بابا!
به شدت متاسف شدم. این یه ذره رو هم تاب نمیارند لامصب ها!
ایول به شما کوتاه نیایید.
به امید آزادی...
با آرزوی سلامتی و توفیق برایت!
با سپاس فراوان
انشالا خوش بگذره و سالم برگردید. چشم حسود بخیلها هم..... هر چی دلت خاست اینجا بزار
بعضی وقتا دوستان از خیلی از فامیل و اقوام بهترن باید خیلی قدرشونو دونست
خیلی خوش گذشت واقعا فوق العاده بود. جای همه ی دوستان خالی.
ضمنا دوستان مجازی هم که دیگه حسابشون جداست
سلام لیلون عابدین بیمار! برات آرزوی سلامتی دارم گاهی آدم فقط وقتی عمق فاجعه رو می فهمه که ازش میگذره تو هم بگذر از گذشته ای که شاید چیزی جز غم توش نیست سوغات الوند یادت نره
سلام بر شاعر شنیدنی!
ممنون از آرزوی خوبت. از گذشته هر قدر هم که فرار کنی یه جایی لامصب سر و کله اش پیدا میشه و یه جوری غافلگیرت میکنه که نفهمی از کجا خوردی!!! به هر حال ما نیز چون دیگران در حال سعی و تلاشیم مدام
سوغات الوند هم یخ بود و برف ،یه آسمون بینهایت آبی و تمیز وقشنگ با یه آفتاب به شدت دلچسب! که هیچکدوم آوردنی نبود متاسفانه!
سلام
خیالت راحت
سرما درمانی سرما خوردگی!!
برگردی هم حلالت می کنیم
به جون خودم لیدر نازنین گروه همینطوری مخمو زد و کشوندم تا الوند همدان!!!
هرچی گفتم بی خیال من شید من این هفته زرتم قمصوره به مولی! گفت پاشو بیا سرمای الوند خوبت میکنه!!!!
خلاصه آخرش نفهمیدم اثر سرما درمانی بود یا ملغمه ای از قرصها و کپسولهایی که خودم نسخه شو پیچیده بودم!
برگشتم خلاصه!
علیک سلام!
لیلون من هم سرما کم می خورم،اما وقتی میگیرم خانمان برانداز !
وقتی چله تابستان رفتم دکتر ظرف یک روز پشتم را چنان به تیر بستند که بیا و ببین !4 تا !
جمعه قبل هم که سرماخوردگی کوچکی داشتم صبحش پاشدم و زدم به کوه،منتها آن 2200 متر بیشتر نبود،الوند فکر کنم دو برابر آن باشد ،خلاصه حواست باشد همساده،ما رفتیم و چیزیمان نشد ،شما حواست باشد !
کلاه از این اسکیمویی ها هم خیلی جواب میدهد،به تجربه عرض می کنم !
قلم شکسته تیز تر می نویسد و می رود توی چشم دیکتاتورها ، حالا شاهی رفته شیخی مانده که رسالت احمق سازی و خاله زنگ بازی و حاجی دایی پرستی و دزدی و دلال بازار صفتی و ..را برای این دنیا و اخرت افزون کند ..و ارباب های جهان راضی به رضای خدا باشند .
ما با وبلاگ جدید و طنز شیرین اقتصادی امدیم ، سفر شما هم با سرما و یخ خوش گذشته ، برگشتی .. راستی این قضیه حلال و حرام صیغه ایست یا عقد دایمی ?
برمی گردی سر و مر و گنده
دیدی آدم خودش مات میمونه که چیو - آخه واقعا؛ چیو- در طرف دوست میداشته!!!
ایشالا زودتر حالت خوب بشه عزیزم
عکس که می تونستی بگیری از سوغاتیا
سلام کوهنورد الوند نورد
اگر سرما خوردگیت خوب شده همینو سه بار بگو تا خوبت کنه
چطوری تو دختر ؟
ما خجالت می کشیم :-(