دغدغه ی نسیان !


1.فیلمهایی که در نیمه دوم سال گذشته در سینماهای تهران  دیده ام :

پذیرایی ساده ، آینه های روبرو  ، دهلیز ، زندگی خصوصی آقا و خانم میم ، بی خود و بی جهت.


2. نمایشهایی که  در نیمه دوم  سال گذشته دیده ام :

راهزنان ، پلکان ، هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک ، مرده ریگ ، برهان .


3. فیلمهایی که از ابتدای سال 92 در سینماهای تهران دیده ام ؛

تهران 1500 ،پله آخر ، قاعده تصادف ، حوض نقاشی ، برف روی کاجها ، گذشته (le passé) .


4. نمایشهایی که از ابتدای سال 92  دیده ام ؛

اُدیپوس ، دیگر کدام یک از ما زندگی کردن را دوست دارد؟ ،خانه ی سربی ، مرد بالشی


خوشبختانه به جز  " دهلیز " ، "راهزنان" و "هفت شب با مهمان ناخوانده ..." برای دیدن بقیه تنها نبودم و خوشبختانه خوب یادم هست که هر کدام را با چه کس یا کسانی همرا بوده ام!


نتیجتا اینکه :
هی رفیق! شما اسمش را بگذار فخر فروشی ، اما  نوشتن اینها برای من از دغدغه ی نسیان آب می خورد! ... :/


نظرات 15 + ارسال نظر
nazi چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:44 ب.ظ http://www.iramit.net/irabest

جشنواره انتخاب وبلاگ برتر
http://www.iramit.net/irabest
جای شما در بین سایتها و وبلاگهای برتر خالیست

مرجع ابزار بازی های رایانه ای چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:54 ب.ظ http://www.pctrainer.ir

مرجع کد تقلب ، ترینر ، تریلر ، کرک ، عکس و ... بازی های رایانه ای .




www.pctrainer.ir

Lidoma چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:58 ب.ظ http://lidomadl.com

سلام دوست من.وب زیبایی داری.اگه وقت کردی به وب منم سر بزن و نظرتو مطرح کن

ققنوس پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:51 ق.ظ

به نظر من هم فخر فروشی نیست. یه روشه برای نظم دادن به ذهن... روش خوبی هم هست.
ولی اگه یه خط از احساس خودت در مورد هر کدوم از این نمایش ها و فیلم ها می نوشتی، پست خوبی هم می شد :)

حال و حوصله ی نوشتن پست طولانی نداشتم!
پیشنهاد خوبیه، امروز اگه وقت شد تکمیلش می کنم.

فرزانه پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:41 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
آفرین کارنامه ات پر و پیمان است . خصوصاً بخاطر نمایش ها و بخاطر اینکه تنها نبوده ای برای دیدنشان.
من همه فیلم ها رو دیده ام غیر از دهلیز و تهران 1500 ولی هیچ کدوم از نمایش ها رو ندیده ام یعنی خیلی وعضم خرابه ؟؟؟

سلام

کارنامه ات خالی نمیمونه وقتی تصمیم بگیری به الگوی "بر ولگردی کن رفیق" عمل کنی! علاوه بر اینکه تنهایی ولگردی کردن معمولا غم انگیزه ،تماشای دسته جمعی فیلم و تئاتر باعث میشه بیشتر اجع بهش صحبت و فکر بشه.
-اون دوتایی رو هم که ندیدی چیزی از دست ندادی عزیز جان :) من برای "دهلیز "بلیط مجانی شرکت رو داشتم و برای "تهران 1500 " کنجکاوی در خصوص هنر عظیمی! :دی

- تئاتر سلیقه خاصی میطلبه و تنها با رفقای خراب تئاتر باید همراه شد .بنابر این نمیتونم تخشیس (!) بدم که وعضت (!) خاراب دی یا یخ! :))

نوشینه پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:15 ب.ظ http://nargess7.blogfa.com

سلام خوبی ؟ متاسفانه استان ما سالن سینما نداره . باور نمی کنی ؟
هر وقت می یام تهران می رم سینما .

استان شما؟!!!!! مگه ممکنه؟ باورم نمیشه در سطح یک استان سینما وجود نداشته باشه! یکی از دلایلی که من از شهر خودم مهاجرت کردم نداشتن تئاتر بود!

در کدام استان می زی ای نوشینه ی عزیز؟

نیاز پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:00 ب.ظ

بازگشت غرور آفرین شما را به صحنه وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی تبریک عرض می نومایم
خوش به حالتان مخصوصا برای تنها نبودنتان قدر بدانید گوهری است نایاب در این دوره زمانه

:))
گرفتار بودم نیاز جان. حالا هم آمدنم سر پری زدن است. هر چند دوست دارم بیشتر باشم.

تا تنها نبودن را چطور توصیف کنی. اگر به دنبال جمع نباشی و از محافل دوستانه فاصله بگیری در تنهایی مطلق به سر خواهی برد.

پس شعار ما اینست :" برو به ولگردی دسته جمعی بپرداز رفیق! "

جوجه رنگی جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:15 ب.ظ http://waveofocean.blosky.com

فراموش کنی کی ی دیدی چی میشه؟هدفت از دیدن اگه برآورده شده بسه.نیست؟

جناب جوجه رنگی سلام.

بچه که بودم جوجه های طلایی اوریجینال را بیشتر دوست داشتم!راستی شما چه رنگی هستید؟ لطفا سبز باشید....!

هر چی بالا و پایین میکنم شائبه ی شما رو میبینم خب چیزی هست که مشخص است و توضیح نمیخواهد. کدام آدمی هست که برایش مهم نباشد جورابهایش را در کمد پیدا میکند یا یخچال؟!

بگذرم . واقعا چطور میشود به وبلاگ شما سر زد؟ این آدرسی که مدام میگذارید من کم سواد را به جایی نمی رساند!

آنا شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:45 ب.ظ

وا کی گفته فخر فروشی ؟ آفرین روند فیلم دیدنت عالیه

والا کم نیستن اونایی که میگن! باید بیاموزیم که درباره ی هر یک از علایق در محفلی صحبت کنیم که علاقه به آن علایق وجود دارد. مثلا دوستان کوهنورد من اغلب از ادبیات و سیاست سر در نمی آورند.

معمولا در دیدن فیلم ریسک نمیکنم و سراغ تحسین شده ها میروم!ای کاش یه بار قرار سینما بذاریم ؛) یا تئاتر اگر علاقه باشد البته...

رها شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:07 ب.ظ http://freevar1.persianblog.ir

غیر از برف روی کاجها و گذشته حتی اسم بقیه رو نشنیدم. این هم از عوارض غربت نشینی ..

من فکر میکنم از فیلمهای " زندگی خصوصی آقا و خانم میم" و "قاعده ی تصادف" هم خوشت بیاید.

رها که با غربت نشینی خیلی بهتر از دیگرانی که میشناسم کنار آمده است... :)

زنبور یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:54 ق.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

زندگی خصوصی خانم و آقای میم رو دیدم. فیلم خوبی بود. زیاد اهل تئاتر نیستم باید بشم. این ولگردی کن رفیقت رو هم پسندیدم باید یه کم تن بدم به ولگردی

قبلا در باره ولگردی کردن زیاد نوشتم. اینو از مجموعه داستان کوتاه مهدی ربی یاد گرفتم به نام " برو ولگردی کن رفیق" داستان آخر . گفتم که معلوم شه کپی رایتش مال کیه! :)

من از تئاتر هایی که دیدم خیلی چیزها یاد گرفتم. اما وقتی کسی اهل یه کاری نیست لازم نیست خودشو مجبور کنه. امیدوارم به نمایش و تئاتر علاقمند شی.

جوجه رنگی یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:20 ب.ظ http://waveofocean.blogsky.com/

سلام.من اوریجینال طلایی ام.خودم بچگی ها با جوجه رنگی ها توی افتاب حال می کردم.خلقی بهم می گفتن جوجه رنگی!البته ظریف هم هستم بازم بهم می گن جوجه رنگی! در نتیجه دیدیم اسمی که به روح و جسم مان می آید لابد برازنده مان است./ایراد از شما نیست من بد آدرس می گذاشتم.حالا چک کنید شاید بهتر شده باشم. :) /ربط پیدا کردن جوراب رو با حرفم نفهمیدم.

به به! جوجه جوجه طلایی ! نوکش سرخ حنایی ....
این تن بمیره راستشو بگو تخم خود را شکستی ، چگونه بیرون جستی ؟! ؛)

آهان . الان شد یه آدرس درست! کم کم داشتم به حضور یه اسپم گویا شک میکردم!!!

منظورم این بود که خیلی مهمه آدم حواس پرت و کم حافظه نباشه. اینکه همه چیز رو فراموش کنی نشون میده که : جووون! افتادی تو سرازیری پیری! بپا کلاه از سرت نپره! وقتی مجبورم اینجا و هر جا بنویسم همه چی رو ...:/

فرزانه یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:40 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

خاراب چیه دختر ؟
اتفاقا پسرک خیلی دلش میخواست 1500 را ببینه نشد اما
رفیق خراب تئاتر هم باشد من از تو می پرسم با اون رفیق خراب تئاتر چه جوری باید رفت به تئاتری که وجود خارجی ندارد ... مگه نمیگی خودت واسش هیجرت کردی ؟:))

:دی "خراب" رو به لهجه ی وطنی گفتم دیگه! ؛)

اوه خیلی حیف شد.1500 به 1 بار دیدنش می ارزد. دست کم ازین نظر که یک تجریه ی نخستین در سینمای ایران است.ببین اگر به شبکه ی خانگی آمده تهیه کن برای پسرک.

درباره ی تئاتر هم حق داری. یکی دیگر از مظاهر تبعیض در این مملکت ، که البته خیلی لوکس به نظر می آید. عدم توزیع برابر فرهنگ و هنر در سطح کشور است... شاید بعدا چیزکی درباره اش نوشتم. (اسمایلی :اندیشمند و دست بر زیر چانه!)

نیاز یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:42 ب.ظ

خب موضوع همان وجود یا عدم وجود جمع ولگرد می باشد مسیله این است بعله دعا کن جور شود کوچ کردنم خودم را آویزون جمع هایت میکنم
مستدام باشی رفیق

باز هم مهاجرتی دیگر! واقعا اگر نه همه ی امکانات پایتخت که فقط حداقلی از میانگین همه ی امکانات آن در شهرهای دیگر فراهم باشد شاهد رشد جمعیت بی رویه تهران نخواهیم بود.

امیدوارم که یا کوچیدنت جور شود و یا در شهر خودت جماعتی که نیازهای گپی ات را هم پوشانی کنند پیدا کنی :)

درخت ابدی یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:44 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

بیش‌تر فیلم‌ها رو دیده‌م. متاسفانه، حوصله‌ی تئاتر رفتن ندارم و چند سالی می‌شه که نرفتم.
من به تنهایی رفتن هم علاقه دارم، اما از گروهی رفتن هم استقبال می‌کنم. هرکدوم یه حال و هوایی داره.

بلی! جناب استاد درخت ابدی آرام. جز این هم انتظار نمیرود از آرامشی شمایید :)

تئاتر هیاهویی را که بد جور به روح آدمی چنگ می اندازد. هر دو یک حال و هوایی دارد با این تفاوت که تکرار مکرر تنها رفتن ها ملال انگیز میشود یک روز و تکرار دسته جمعی رفتن ؛ هرگز :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد