به درک!سرتو بکوب به دیوار


دارم جمع میکنم بخشی از بار و بندیل را! از جمله لباسهای زمستانی و چند جفت کفش و کلاه وشال و کیف های مختلف و کتابهای سر دستی و امثالهم!

تنها خبر خوب و  بهترین خبری که از ابتدای امسال شنیدم همین بود که :" خانوم شما شنبه اول وقت بیا همینجا مشغول شو!"

از دیروز از خوشحالی زیاد شوکه شده ام و نمیدانم چه جور عکس العملی نشان بدهم بهتر است!!! فقط یادم مانده  که بلافاصله تلفنی به یک نفر خبر دادم و هر دو از فرط خوشحالی یک رب  جیغ میکشیدیم! از او تبریک و از من تشکر بابت دلگرمی دادن هاش در این مدت سه ماهه

چقدر خوب است  که احساسم اصلا شبیه حس خمینی لحظه ورود به انقلاب در آستانه 12 بهمن 57 نیست!!! :))!

 ...

اما .... همیشه همینطور است! وقتی مشغول خانه تکانی می شوم یا قرار است بار و بندیل ببندم یا در زوایای خانه به دنبال گمشده ای می گردم، به آنها می رسم.... خیلی خوشحالم که حداقل به قاب و قالب آلبوم های آنچنانی  هرگز راه نیافتند و برای همیشه در پاکت زرد رنگ اولیه شان باقی ماندند،در مرحله انتظار انتخاب برای آلبوم یا قاب! انتظاری همیشگی...ابدی...

 

دیدن اینها آنقدر قدرت دارد که دست کم روی پوسته ی خوشحالی ناشی از انتقالم به پایتخت خش بیندازد! و آنقدر دلم را به درد بیاورد که گلویم را بغض بگیرد و هوس سیگار به سرم بزند، هرچند کشیدنش در این ساعت فقط خوابم را می پراند و باید قیدش را بزنم ،!حیف است  از دست دادن  این خواب آلودگی!ا

شاید وقت سوزاندنشان رسیده باشد... ://



تئاتر "راه زنان" کوشک جلالی را هم دیدیم. ای ی ی بد نبود. 

 

نظرات 18 + ارسال نظر
مهشید زارعی پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:05 ق.ظ http://ebook.ketabline.com

سلام دوست خوبم.
بازم من اومدم پیشت تا بهت خبر بدم که به روز هستم و منتظر شما!
بیا و نظر هم بده: ebook.ketabline.com
به روز رسانی شامل کتابهای جدید و رایگان:
- ایران باستان(ایران شناسی)
- تاریخ تمدن ویل دورانت
-تاریخ مشروطه ایران (جلد اول)
-مجموعه ترفندهای اینترنت
-مجموعه یکصد ترفند ویندوز
-سرگذشت عیسی مسیح
-رمان انکارم مکن
-آشفتگی جنسی

اگر هنوز منو لینک نکردی و دوست داری بازدید و رتبه گوگل وبلاگت زیاد بشه میتونی الان با این اطلاعات منو لینک کنی:
کتابلاین - دانلود کتاب
http://ketabline.com
منتظرت هستم.بوس بای

سلام مهشید زارعی
خوش اومدی. البت من دفعه ی قبلی یادم نیست!
شرمنده شما رو لینک نکردم و هیچ علاقه ای به زیاد شدن دیدو بازدید و اینا هم ندارم.
مرسی

saeed پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 03:44 ق.ظ http://www.ji-q.ir

سلام وبلاگت حرف نداره ! خیلی حال کردم
اگه دوست داشتی و مارو قابل دونستی به اسم [جامع ترین مرجع ابزار هک و ابزار یاهو] لینک کن بعد به من اطلاع بده تا لینکت کنم مرسی :X

http://www.ji-q.ir

سلام
اتفاقا وبم خیلی حرف داره به مولا! خیلیام حال نمیکنن با این خزعبلات!

رامک پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ق.ظ http://letterbox.blogfa.com

اِ! یعنی میای پیش ما؟ چه خوب! چه نزدیک

آری. آری! چیزی نمونده! دارم میام!

ققنوس پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 04:41 ب.ظ

من دلم واسه شال گذاشتن تنگ شده یجورایی!
اینجا که هنوز کولرهامون به شدت روشنه!!!
هر چند من واقعن به صورت عملی همه جای ایران سرای من است! ولی فعلن این جنوب ایران بیشترتر سرای من است.

من عاشق شال و کلاه و نیم چکمه ام! الان از خوشحالی دارم بال در میارم که بعد از 17 سال یه زمستون تمام عیار رو قراره تجربه کنم!
آخرین بار که از شال گردن استفاده کردم یادم نمیاد کی بود!

جنوب ایران هر جای دنیا که باشم همیشه بیشتر از همه جا سرای من است خوشحالم که سرای تو هم هست ای پرنده ی خیس!!

درخت ابدی پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

به میمنت و مبارکی:)
برای بخش خاطرات هم متاسفم و امیدوارم باهاش کنار بیای.

با سپاس فراوان.

کنار میام ...بالاخره یه روز خوب میاد...

نیاز پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ

هوراااااااااااااااااااااااااا مبارکه مبارکه
باروبندیل بستن کار سختیه هم از نظر فیزیکی هم روحی خدایی من که فیزیکیشو بلد نیستم روحیش هم همیشه با آب پش و دماغ همراه شده در خلوت و زیر پتو و ...در نتیجه فک می کنم دیدن عکسای قدیمی فقط بهانه ای است برای بروز دلتنگی مسخره هر بار بستنی (خودم هم نفهمیدم چی گفتم گیر نده ) همون شادی کنیم هوراااااااااا مااااااااااااااچ موفق باشی و شاد و سلامت

مرررررسی
بابا اینقدر خجالت ندین دیگه حالا.
چه دوستان نازنینی دارم من .به به به به...
جا به جا کردن این چمدون های سنگی احتمالا موجودی شبیه عمو گجت از من به جا بذاره!!!
عکسای قدیمی جای خود داره... نوستالژیه. وقتی میبنیش در عین غمگین شدن یاد آوری خاطرات ممکنه سرحالت بیاره... اما بعضی از عکسها رو شاید بهتر باشه بسوزونی... :/

بازم خیلی خیلی ممنونم از این همه اظهار مهر ومحبت. :)

مترجم دردها جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 ق.ظ http://fenap.blogsky.com

به به مبارک!

انشالله به خیر و خوشی !

بالاخره یک خبر خوب شنیدیم ما در وبلاگستان!حالا کی ببینمت؟!

سلامت باشی مترجم دردها.
امیدوارم واقعا به خیر و خوشی باشه. البته منتظر سختی هاش هستم. پیه همه چیز این تصمیم بزرگ رو قبلا مالیدم به تنم!

حالا به زودی میبینیم هم دیگه رو!

فرزانه جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 01:33 ق.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

چه می کنه این مهرآیییییین

موجود کله خریه این مهر آیین!
مدام از لبه ی پرتگاه مشکلات خودشو پرت میکنه پایین!
خداییش خیلی کیف میده .
دارم ولگردی میکنم رفیق... هیچی تو دنیا مث ولگردی لذتبخش نیست!

مرمر جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:35 ب.ظ http://freevar.persianblog.ir

چه خبر مسرت بخشی از اون مملکت که همه فقط خبر بد به آدم میرسونن:)
امیدوارم کار جدید در پایتخت بهت حسابی بسازه
راستش من عاشق دوربین دیجیتالم چون وقتی بعد از مدتی از عکس وخاطراتش خوشت نیاد یه کنترل آلت دیلیت میزنی و تمام! میپره میره... اصلا هم دلت نمیسوزه

زنبور جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

این شما و این پایتخت ایران.
حالا ببینم چه میکنی با این تهران. خداییش باید دمار از روزگار تئاتر شهر و کتابفروشی های میدون انقلاب و غیره و ذالک در بیاری.
خوشحالم که خوشحالی.


تئاتر شهر و پارکها و موزه ها و فرهنگسراها و نمایشگاهها و همایش ها و جشواره ها و کتابخانه ها و کتاب فروشی ها و اجتماعات سیاسی و فرهنگی و غیره و ذالک همگی با هم دوستیم با هم

جای دوستان هم خالی.

آنتی ابسورد شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:20 ق.ظ

درود بر مهرآیین
تبریک میگم

موج مرده یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ب.ظ http://238240631.blogfa.com/

سلام عزیز تا انجای که شد وبت خوندم دوست دارم بیای و از وبم دیدن کنی منتظرتم

ترنج یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:47 ب.ظ http://femdemo.blogfa.com

خوش خبر باشی ای نسیم شمال :*

دمادم دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:08 ب.ظ http://www.damadamm.wordpress.com

به به مبارکه!
به خوشی و بازهم خوشی و ...باز هم خوشی.
ما اما داریم از پایتخت فرار میکنیم،همان رفتن نیم بندمان را میگویم که به کل قیدش را داریم میزنیم.به قول معروف آمدن تو و رفتن ما

Critical Minds چهارشنبه 10 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:58 ق.ظ http://www.whatnow5.blogfa.com

از انجاییکه ورود به مسایل شخصی زمانبر و لازمه شناخت شخصی از افراد است ، من این نوشتار را حاشیه ای و دور از رد و بدل نظر می بینم ..

محسن پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ب.ظ http://salehimohsen.blogfa.com/

همواره ایام به کام!

با سپاس فراوان :)

میله بدون پرچم شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 ق.ظ

سلام
مهم احساس خودش نبود... یعنی اگه ایشون موقع اومدن می گفت دارم بال درمیارم از خوشحالی چون دارم به وطن برمی گردم و ال و بل حل بود؟
مهم عملکردها بود...
که الان احساس ما در مورد او اینه...
امیدوارم استقبال های تاریخی مردم تهران شامل حالتان نشود

دروود و سلام بر میله

خیر با گفتن این جملات هم موضوع لا ینحل بود. در این ابراز احساسات سنگواره ای هزار نکته ی باریکتر از مو پیچیده که به عملکرد و بصیرت و سیاست هم مربوط میشه اتفاقا. اون آدم به نظر می رسه که اصولا برنامه ی خاصی نداشته یا اگرهم داشته ....
:/

والا استقبال مردم خیلی هم خوب و بی نظیر بوده مخصوصن در محل کار اما استقبال حکومت چنگی به دل نزد!!!!

امین سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ http://amin79.blogfa.com/

سلام بر مهر آیین گرامی. پس تو هم بالاخره اومدی به این شهر هزار فرصت و نهصد دردسر! خوش اومدی.
خوب پیچیدی تو حال و هوای تهران و خیلی خوبه این. من اما هنوز نتونستم به صورتی مثبت و دلخواه درگیر شم باهش. هنوز تو دردسرهای تغییر وضعیتم. به هر حال ما مشتاقیم به دیدار.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد