آی عشق! چهره ی آبیت پیدا نیست...

مهم نیست کسی حرفت را بفهمد یا نه ! اصلا اهمیتی ندارد وقتی همیشه این گزاره صادق است که " هر کسی از ظن خود شد یار من..."

 .........


- تا حالا شده یه خواب خیلی خیلی خوب ببینی  و بدونی که قراره نیم ساعت بعد ازون خواب شیرین بیدار شی؟! و اینم بدونی که ممکنه دیگه هیچ وقت تو عمرت اون رویای دلپذیر رو نبینی؟

شده تو اوج لذت بردن از خوابت صدای زنگ یه ساعت لعنتی بپیچه؟ درست شبیه اینسپشن (inception)
ساعتی که پیداش کنی و نگاهش کنی و ببینی که نیم ساعت بعد از این آلارم لعنتی همه چی تمومه! نیازی هم نیست یه جانی تورو بکشه یا از یه صخره پرت شی تو دره.... بی برو برگرد طبق ساعت شما نیم ساعت دیگه از رویا، بیرون می پری و همه چی تموم می شه و تالاپی می افتی تو روزمره گی های تکراری کسالت بار...


-          -  هااان؟!!!  :/  ... ای باباااا...


-          - هِعح! بی خیال....

 

 ...


خواستم بگم خیلی بده دیدن همچین خوابی،خواستم بگم دیدنش از کابوس هم دهشتناک تره! اما بعد مردد شدم...

رویا ،پرواز کرد و رفت و دور شد و من برگشتم به صبح یه روز عادی و تکراری...

 

 

 

 

نظرات 13 + ارسال نظر
درخت ابدی چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:23 ق.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

نه اتفاقا، زیاد هم بد نیست این‌جور خواب دیدن. حداقل باعث می‌شه مزه‌ش زیر زبونت بمونه و توی محل کار بهش فکر کنی.

باید سعی کنیم از تهدیدها فرصت بسازیم. مثلا به جای اینکه تا شبش دمغ باشیم و بسوزیم در حسرت پایان رویا مدام به خودمون تلقین کنیم که : بابا خوشحال باش اقلا یه لذتی رو حس کردی حتا توی خواب... :/

محمدرضا چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:30 ق.ظ http://www.mamrizzio.blogfa.com/

عشق را با خودگروی و منفعت طلبی راهی نیست
عشق ایثار است و از خود گذشتن

بعضی وقتها و حتی خیلی وقتها عشق با آینده ملازم و همراه نیست. عاشقان کشتگان معشوقند.

ممریتزیو جان کاملا باهات موافقم.

برای همینه که میگن " هنر عشق ورزیدن!" برای همینه که میگم چهره ی آبی عشق پیدا نیست... و به نظرم اگه آدم این هنرمندی رو در خودش نبینه باید پرچم سفید رو بالا ببره! این عادلانه ترین کاریه که ممکنه انجام بده.

:/

فرواک چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:10 ق.ظ http://farvak.persianblog.ir

یادمه یه بار این بیت مولانا رو برا یکی بکار بردم و خودم کیف کردم و اون ولی رفت تو فاز دل خوری...
اصلاً خواب دیدن رو دوست ندارم حتا رویایی ش.

بیت مولانا؟! کدوم بیت فرواک جان؟!

منم دوست ندارم. ..
بعضی وقتا واقعیت اونقدر برات بعیده که باورت نمیشه خواب و رویا نباشه...

نیاز چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:57 ق.ظ

رویا دیدن اولش خوبه بعد ازش یک حسرت می مونه
اخ که چه قدر این روزا حسرت به دلم تازه فهمیدم این که میگن حسرت حسرت ینی چی اخ که کاش بشه دیگه بهش فک نکرد اخ خ خ

این حسرت رو خوب میشناسم!
زمانی که عزیزان از دست رفته شب تا صبح دست از سر کچلم برنمیدارن تا باور کنم که رفتنشون خواب بوده و اصلا رفتنی در کار نبوده! لامصبا به محض این که باورشون کردم دود میشن میرن هوا و من از خواب میپرم با هجوم دردناک واقعیت فقدان....

ترنج چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ق.ظ http://femdemo.blogfa.com/

بهم زدی؟ امیدوارم سختش بره و راحتیش زود بیاد.

آره!
یه حس عجیبی دارم! یه مقدار شبیه حس امام خمینی در لحظه ی ورو به ایران بعد از اون همه تبعید! :/
بعد به ملت میگم سنگ شدم فک میکنن قپی میام!

[ بدون نام ] چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:50 ق.ظ

خواستم به محمدرضای عزیز بگم در شکل ایده آلش اونا جواب میده والا اونطورام نیس
به دریا رفته میداند مصیبتهای دریا را

آره ازین خوابها دیدم طی روز که یادم میومد پر صورتم لبخند میشد و آخی ...

دمتون گرم بابا! همگی اهل بخیه اند انگار!

خط سوم چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:51 ق.ظ

ببخشید کامنت قبلی بی نام اومد از من بودش

مرمر چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ http://freevar.persianblog.ir

اوه اوه... من با درخت موافقم.. حرفهای محمدرضا رو یه زمانی خودم میزدم. راستش عشق ما مفهوم شرقی داره.. واسه همین متفاوته... عشق افلاطونی واین جرفها..
در لحظه باید لذت برد وزندگی کرد. حالا این لحظه میتونه حتی یه رویا باشه.. لذتشو ببر..پرید هم پرید

حرف درخت برای من ینی تلقین! تلقینی که جدیدا باید یاد بگیرم خوب ازش استفاده کنم تا به فنا نرم!
بعله رویا بود یا واقعیت؟ من که نفهمیدم! به هر حال یه لذتی بود که ...

فرواک پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ق.ظ http://farvak.persianblog.ir

همون مصرعی که خودت نوشتی جانم.
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من

هاها!من فکر کردم چهره آبی عشق و این حرفها رو میگی!

میشه حدس زد فرد مقابل چرا بهش برخورده!

محمد رضا ابراهیمی پنج‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

سلام
شاید یه جاهایی لازمه بذاریم عشق خودش ما رو پیدا کنه. به شرطی که ابری نباشه.
رویای شیرین همه جورش خوبه. حتی اگه بدونی نیم ساعت دیگه تموم میشه. عین رویای عاشقی

درود

این شرطی که گفتین واقعا لازمه.

اصولا انگار ما انسانهای عصر مدرن مجبوریم به قناعت! حتا قناعت به حداقل دوست داشتنهایی موجود و لذت بردن از حداقل امکانات شادی بخش...

فرزانه جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

سلام
می دونین من سوئد و اینا نرفته ام ها همین جای خودم چسبیده به سنگ وطنم مثل گلسنگ !
ولی ارادت دارم خدمت عشق هایی که همین الان از همینی که هستند لذت می برند
نه افلاطونی اند
نه اصلاً ایثار و اینا می خواهند
نه شرقی اند ... حتی نه غربی اند
مال همین حالا اند
حتی همین خواب و رویا
همون جا باید شکارشان کرد و لذتش را برد ...باقی همه بهانه است

ب ه به!سرکار خانوم گلسنگ!

بعله گویا فعلا همین جوریاس که میگی...

نوشینه شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ق.ظ http://nargess7.blogfa.com

خواب خوبه مخصوصا اونها که اسمش خواب صادقه که من خیلی وقته ندیدم !

خواب صادقه؟!

بنده الان متوجه شدم کلهم اجمعین هر خوابی تو عمرم دیدم کاذبه بوده!

میله بدون پرچم یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:55 ب.ظ

سلام
تا حالا که نشده اما در واقعیت چرا... واقعیتی که می دونی چند لحظه بعد به پایان می رسه و اینا... بعله ... اما نمیشه در لحظه ای همه کاسه وجود رو پر کرد و چون پر نمیشه مدام بعدش فشار به آدم میاد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد